21

سلام سلام کوزت خانوم اومده خدمتتون 

یعنی از دیشب تا حالا عین فرفره دارم کار میکنم تا همین لحظه که لوبیاپلوی تند بنفش پز رو گازه و داره دم میکشه ، البته وسطش استراحتم کردمااا

از رژیمم بگم براتون که دو سه روزه خیلی تخلف میکنم و میل شدیدی به شکلات دارم البته فک کنم با تموم شدن این بسته ی گنده که تو کشوی میز توالتم احتکار کردم میل شدیم هم از بین بره  

البته همش تقصیر اون دوستمه که اون تخم مرغ شانسی کیندرو بهم داد و ازون روز  نسبت به شکلات تمایلات عجیبی احساس میکنم 

انقدر که با شدیدترین خشونت ممکن بسته ی شکلاتو باز کردم و اولی رو گذاشتم تو دهنم و دیگه نتونستم ول کنم!

نیست بچه ی دو ساله ام ازون لحاظ  منظورمه 

دیروزم یه مشت خورده ریز لازم داشتم که اولین و مهم ترینش برس مو بود ، این برس مویی که استفاده میکردم ماشالله وحشی ترین وحشیا بود انقد موهامو میکند هرچی با لطافت باهاش برخورد میکردم وحشی تر میشد و دیگه ترسیدم مو رو سرم نذاره بمونه برای همین تو یه اقدام ناگهانی رفتم و براش هوو خریدم تا حالش جا بیاد و بفهمه نباید با من از این شوخیا بکنه ، یه شال روشن هم احتیاج داشتم که اونم ابتیاع کردم و برای دل خودمم چند تا کش مو خریدم که شاپینگ تراپی کرده باشم که اتفاقن اینا حالمو بهتر کرد 

به شدت منتظرم منابع ارشد رشتمون اعلام شه بشینم درس بخونم واقعن کلافم از بیکاری و بیهودگی الان تا اول مهر که کلاسا و کارگاهها شروع میشه واقعن فرصت مناسبیه برای درس خوندن و من به جای این کار نشستم هی کتابای متفرقه میخونم و فیلم میبینم و کارای خونه هم که به هر حال گردنمه تا زمانی که وضعیت کمر مامانم مشخص بشه .

البته یه چیزایی به عنوان منابع هست ولی هر جا یه چیزیه نیست ما خیلی خاصیم ازون لحاظ متفاوتیم همه جا و فرق میکنیم

یکی از دوستام میگفت امسال هر دانشگاهی که فکرشو بکنی رشتمونو آورده و دیگه ازین به بعد مث قبل کم نیست پس باید بجنبیم تا دست زیاد نشده