41

سلام سلام 

آقا یعنی طلسم افتاده به این پست گذاشتن من اساسی برای همینم تصمیم گرفتم  دیگه این چند وقتو فاکتور بگیرم و دوباره شروع کنم به همون روزمره نویسی خودم  

ترم ما شروع شد و برای یکی از درسای عملیم باید تزیینات معماری رو با استاد کارا بررسی کنم اونم کجا؟ کرمان 

یعنی باید یه سفر تشریف ببرم کرمان و کارم چقد طول بکشه الله و اعلم  :))   این ریزش موهای بنده به حدی ادامه پیدا کرده و شدید شده که ناچار شدم برم یه مقدار کوتاهشون کنم که خب یه یه متری از سرشون زدم و الان موهام تا سر شونه هامه البته فر میخوره یکم بالاتر وایمیسته تنوع بدی هم نشده و خیلی وقت بود موهام انقدی نبود و همش بلند بود دیگه تصمیم دارم فعلنم رنگ و اینا نکنم موهامو و بذارم همینجوری که طبیعی هست طبیعی بمونه  خیلی نچرال طور 

الانم که دارم این پست رو مینویسم هیولای درونم خیلی گرسنشه و باید بفرستمش سمت آشپزخونه البته که امروز برای ناهار کباب خوردم و خوشحالم ولی الان گرسنمه :دی جونم براتون بگه بچه ها تنبلی رو به حد اعلاش رسوندن تو دانشگاه اومدن و ما خیلیم رنگ دانشگاهو نمیبینیم البته که استادای گوگولی هم   خیلی با ما دارن راه میان 

هنوز منابع ارشدو تهیه نکردم و خیلی خونسردم !!! پروژه ی نهایی رو هم برداشتم ولی هنوز خودمو به استادش نشون ندادم ایشالله یه شنبه که تشریف میبریم دانشگاه با استادم صحبت میکنم و بعدشم میریم پیش مسوول کارآموزیم برای یه سری امضا و مهر گرفتن  ازش و راهنمایی برای پایان نامه خواستن کارای ش.ه.ر.د.ا.ر.ی هم هستن و به  قوت خودشون باقی ... 

امروز دیدم خیلی شبیه بنیان گذار جمهوری اسلامی شدم و دیگه رفتم آرایشگاه و خلاصه که الان سبک شدم 

بعد از آرایشگاهم با نانا رفتیم شاپینگ تراپی و یه مشت اسپری و دئودورانت و یه بافت خریدم و از جلوی فست فودا رد شدیم و جلوی خودمونو گرفتیم و خودمونو به خونه رسوندیم و به خودمون افتخار کردیم چون انقدددددد پیتزا میخواستیم :)) دیگه خلاصه اینجوری 

فرداام ببینیم یه تفریح مهیج میتونیم داشته باشیم یا نه قرار بود بریم لواسون عکاسی ولی خب بنا به شرایط کنسل شد و افتاد هفته ی آینده 

خلاصه اینم از این 

میبینمتوووون