-
47 صحبتی با خودمو شانسم
یکشنبه 24 بهمن 1395 22:31
-
46
یکشنبه 24 بهمن 1395 11:22
سلام سلام در حالی که داره اینورو اونورو نگاه میکنه که کسی از گوشه و کنار چیزی پرت نکنه سمتش همگی خوبین؟ راستشو بخواین کم و بیش از اوضاع همگی خبر دارم چون وبلاگاتونو میخونم اما واقعن دستم به نوشتن نمیرفت یعنی اصلشو بخواین وقتم به نوشتن نمیرفت یه جوری خودمو مشغول کردم و سرم گرمه که فرصت برای وبلاگ نویسی نمونده و اشکال...
-
45
جمعه 27 آذر 1394 00:19
سلام و دو صد سلام به روی ماه همتوووون بنفش همینجوری که یه چیزی کشیده جلوی صورتش و داره زیر چشمی نگاتون میکنه داره تند تند تایپ میکنه که بعدش بره بشینه سر مشقاش چون خیلی بنفش چشم سفیدی شده که همینجوری که یه عالمه کار دانشگاه داره و پایان نامه داره و هنوز پروپوزالشو ننوشته و کارای ش.ه.ر.د.ا.ر.ی رو پیچونده یه پروژه ی...
-
44
دوشنبه 11 آبان 1394 00:57
سلام سلام انقد تابستون غر بیکاریمو شنیدین میدونم خیلی متعجبین از این غیب شدنام خودمم نمیدونم چرا انقد گرفتارم دارم میرم سفر اگه خدا بخواد البته تاریخش مشخص نیست هنوز انقد همه ی کارام به هم گره خورده :)) کلی براتون غر میزنم به زودی باورتون میشه که یه سری از درسا میان ترماشون در پیشه من که باورم نمیشه :)))
-
43
یکشنبه 26 مهر 1394 21:02
سلام سلام پست قبلی رو رمزی نوشتم و هر خانمی رمز خواست دادم هر خانوم دیگه ای هم که مایل بود بگه رمزو براش میفرستم :) از آقایون هم معذرت میخوام ایشالله برای شماام پست رمزی جدا میذارم :)) امروز رفتم با استاد راهنمام صحبت کردم و کلی برام خط و نشون کشید تازه تعجبم کرده بود که چرا پایان نامه رو با اون برداشتم چون قبل از...
-
42 پست خانومانه
شنبه 25 مهر 1394 01:34
-
41
پنجشنبه 23 مهر 1394 19:46
سلام سلام آقا یعنی طلسم افتاده به این پست گذاشتن من اساسی برای همینم تصمیم گرفتم دیگه این چند وقتو فاکتور بگیرم و دوباره شروع کنم به همون روزمره نویسی خودم ترم ما شروع شد و برای یکی از درسای عملیم باید تزیینات معماری رو با استاد کارا بررسی کنم اونم کجا؟ کرمان یعنی باید یه سفر تشریف ببرم کرمان و کارم چقد طول بکشه الله...
-
40
چهارشنبه 15 مهر 1394 12:29
سلام سلام خوبین خوشین ؟ چه خبرااا؟ من اومدم اما نه با یه پست طولانی دیدم همش باید عکس غذا و خوراکی بذارم ازینجا هم خانوم باردار رد میشه درست نیست هعی هعی خلاصه بدونین که ما خیلی خوراکیای مهیج خوردیم (ای کوفت بخوری بنفش) خب من هنوز تقریبن درگیر مهمون داریم جاتون خالی ، درگیر کار هم هستم ، ازونور کلاسامونم شروع شده به...
-
39
جمعه 10 مهر 1394 18:24
سلاااممم من یه چیزی بگم بخندین نهضت ادامه دارم ، واقعن رنگ لپ تاپمو امروز بعد چند روز دیدم خیلی زود خدمتتون میرسم ، من یکم وضعیت شکست عشقی طور دارم بدون اینکه شکست عشقی بخورم میام براتون تعریف میکنم
-
38
شنبه 4 مهر 1394 19:43
سلام سلام من اومدم بعد از یه هفته مهمون داری و مهمون بازی قبل از هر چیزی تاسف شدیدمو بابت اتفاقایی که تو عربستان افتاده نمیدونم چه جوری نشون بدم دلم براشون کبابه ، خیلی غصه خوردم که چقد برنامه ریزی کرده بودن برای رفتن و برگشتنشون و هیجانشونو خانواده هاشونو ، بغض بغض بغض چرا خدا اینجوری میکنه پس؟ همونطوری که گفتم این...
-
37
شنبه 28 شهریور 1394 13:52
سلام سلام این چند روز حسابی درگیر بودم و فرصت نداشتم بیام بنویسم کار خاصی هم نمیکردم ولی خب درگیری خودجوش داشتیم ، چهارشنبه شب رفتم پیش اون دوستم که معرف حضورتونه یه اتفاق ناراحت کننده براش افتاده بود که روحشو خراشیده بود و من فقط رفتم پیشش حضور داشته باشم که تنهایی بیشتر غصه نخوره و یکی دو ساعتی کنارش بودم بعدش...
-
36
چهارشنبه 25 شهریور 1394 11:42
سلام سلام خوبین خوشین؟ هوا داره خنک میشه ها بدا به حال من و میوه های پاییزی که همیشه هستن این نارنگی خان فک کنم فقط دو ماه تو یخچال ما نبود دلم برای میوه های خوشمزه ی تابستونی و کولر عزیزم تنگ میشه تو پست قبلی در مورد اسنپ نوشتم سوال کردین ، اسنپ یه اپلیکیشن هست که شما دانلود میکنین و بعد ازثبت نامش میتونین سرویس...
-
35
یکشنبه 22 شهریور 1394 11:43
سلام سلام چند وقتی بود یکی از دوستام با دختر فسقلیش که عشق منه و خیلی با مزس اومده بود ایران و قسمت نشده بود که دخترشو ببینیم بچلونیم خلاصه دم رفتنی دیروز یه قرار گذاشت برای سوزی چلونی به دخترش میگم سوزی چون عین همون کارتون سوزیه که میرفت زیر میز تخم مرغ میخورد :)) قرارمون دیروز ساعت 6 پالادیوم بود، قرار بود من و یکی...
-
34
شنبه 21 شهریور 1394 00:26
سلام سلام تو هفته ی گذشته انقد ننوشتم که سر رشته از دستم پاره شد و دیگه روزمره نویسی اصن فایده نداره در موردش برای همینم روزمره نمینویسم طالقان که رفته بودیم با دوستام همینطور که حرف میزدیم یکی از دوستام بهم گفت که من رفتم دکتر پوست و گفته چرا تا الان ضد چروک دور چشم استفاده نکردی و کلی دعوام کرده یه ذره هوای خودمونو...
-
33
چهارشنبه 18 شهریور 1394 23:24
سلام میخواستم یه پست طولانی بذارم ولی یه ضدحال سنگین بهم وارد شده دو روزه که اصن نمیدونم چیکار کنم حداقل پستی که میخواستم بذارم یه پست خوشحال بود اما خب دیگه اتفاق یهو یی میفته و میبینی دنیا چقد مسخرس یکی از پسرای فامیلمون تو یه درگیری احمقانه تو یکی از بارهای آمریکا کشته شده تنها بچه ی پدر و مادرش تو سن 22 سالگی به...
-
32
یکشنبه 15 شهریور 1394 22:30
سلام سلام میبینم که دارم آپدیت میکنم و این یعنی لپ تاپم داره کار میکنه ، بله مشکل لپ تاپم چیزی نبود جز شارژر و ازش ممنونم که با 75 هزار تومن وجه رایج مملکت به زندگی برگشت چون خیلی نگرانش بودم ، هرچند که هنوزم نگرانشم چون دیگه باطریشو شارژ نمیکنه و فقط کار میکنه مستقیم با برقی که بهش وصله ولی بازم همینم تو این اوضاع...
-
31
شنبه 14 شهریور 1394 12:40
سلام سلام چطور مطورین؟ میخواستم امروز براتون سفرنامه ی بیست و چهار ساعته بذارم البته بدون عکس زیاد چون خیلی دلتون میخواست و اینا اما دیروز که برگشتم چشممون روشن شد به یه لپ تاپ خراب! لپ تاپ گوگولیم دوست قدیمیم عشق دوران جوونیم به فنا رفته و معلوم نیست چشه باید امروز عصر ببرمش نشون دکتر بدم تا بفهمم چرا روشن نمیشه...
-
30
چهارشنبه 11 شهریور 1394 12:07
سلام سلام دیروز روز وبلاگ نویسی بود یادم رفت بهتون تبریک بگم روزتون مبارک باشه وبلاگ نویسای قشنگ از دیروز تا حالا داره هی اس ام اس رزمایش و فلان میاد کشتن مارو بسکه از خودشون تعریف کردن خب الان که در خدمتتونم یک بنفش مرتب و تمیز از آرایشگاه برگشته مو بافیده هستم البته از دیروز تا حالا! دیشبم طی یک حرکت انتحاری به آقای...
-
29
سهشنبه 10 شهریور 1394 13:02
سلام خب من اومدم با یه عالمه تعریف نکردنی! خب براتون چی بگم از آشپزیایی که کردم که یا از کارای خونه و اینا ؟ الکی گفتم براتون تعریف میکنم یه هفته بود میخواستیم با همکلاسیا قرار بذاریم البته نه با همشون همین 5 تایی که بیشتر با هم جوریم یکیمونو مطمئن بودیم این کاره نیست و حوصله ی ددر دودور نداره ودقیقنم به بهانه ی دکتر...
-
28
دوشنبه 9 شهریور 1394 13:25
سلام سلام خوبین خوشین ؟ فقط اومدم بگم زندم و برم خیلی درگیرم این روزا فکر نکنین کار خاصی انجام میدما نه ، همون کارای روزمره به اضافه ی تحقیقایی که برای اون کار که گرفتیم انجام میدیم و اینا فردا میام مفصل براتون میگم چه کردیم و چه نکردیم تا همون فرداام میام وبلاگاتون ببینم شماها چه کردین
-
27
جمعه 6 شهریور 1394 13:36
سلام و صد سلام حال شما چطوره؟ خوبین ؟ آقا ما این دو روز با مسائل زیادی دست و پنجه نرم کردیم خانوم و آقایی که شما باشین روز چهارشنبه صبح پدرجان ما باید میرفتن برای عمل آب مروارید چشم چپشون ، چشم راستشونو یه ماه پیش عمل کرده بودن و الان باید به اون یکی چشمشون رسیدگی میشد ، ازونجایی که ما خانوادگی قبول نداریم احتیاج به...
-
26
چهارشنبه 4 شهریور 1394 14:40
های اوری بادی؟ چطورین خوبین؟ خوشین؟ چه خبرا؟ گفتم گیر دادم به دستبند بافتن؟ اینو ببینین چطوره؟ بار اولمه دارم تست میکنم ببینم استعداد دارم یا نه خب ازکجا براتون بگم؟ دیروز کلن از خونه تکون نخوردم ، یعنی برنامه داشتم تکون بخورم قسمت نشد برای همین نشستم یه عالمه قسمت از فرندزو دیدم و الان وسطای سیزن 9 هستم و دیگه چیزی...
-
25
سهشنبه 3 شهریور 1394 14:57
سلام سلام خوبین؟ چه خبرا؟ آقا ما زندگیمون خیلی یه نواخته رومون نمیشه بیایم اینجا بنویسیم بیدار شدم پختم شستم رفتم دوستمو دیدم ! به جاش هفته ی دیگه با دوستامون میریم طالقان براتون خاطره ی تصویری میذارم اهم اهم خب مطلب امروز چی باشه؟ آهان دو سه روزه چت کردم رو دستبند بافی اعصابم ندارم میزنم نصفه میبافم میبرم از اول شروع...
-
24
یکشنبه 1 شهریور 1394 11:55
به و به و به سلام سلام خوب هستین؟ من اومدم خسته کوفته له یعنی نمیدونم چرا ورم پاهام هنوز از بپر بپرای عروسی سرجاشه خب ایشالله قسمت همه جای همه خالی بود و ماام فامیل داماد بودیم خیلیم خوب و عالی و از خود متشکر حتی ، بعد دیگه مراسم مربوط به خانواده ی پدری بود ولی خانواده ی مادری هم دعوت بودن و نانا باهامون اومد و اونجا...
-
23
چهارشنبه 28 مرداد 1394 15:46
سلام سلام خوبین خوشین؟ قرار بود دیروز با دوستای جان بریم بیرون همونجوری که گفته بودم که یهو یکی از دوستام زنگ زد که با اون یکی دوستم میخوایم بریم باغ اون یکی دوستمون خارج شهر و میای؟ و منو در اندیشه ی شدیدی فرو برد؟ آیا برم ؟ آیا نرم؟ الان نگین این چقد دووست داره ها ، من هر دوستی که اسم میارم ازش دوستای قدیمی و صمیمی...
-
22
سهشنبه 27 مرداد 1394 12:15
سلام سلام خوبین؟ نگم براتون از حجم کاری که انجام دادم دیروز تا حالا ، یعنی دیشب فقط تو فکر کارایی بودم که امروز باید بیدار شم و انجام بدم و خدا رو شکر تا الان 70 درصدش انجام شده بقیش رو هم سرفرصت انجام میدم ، احتمالن امشب با اون دوستم که رفتیم برای ترمیم بینی اون یکی دوستمون و همونی که بینیشو ترمیم کرده و یکی دیگه از...
-
21
دوشنبه 26 مرداد 1394 13:08
سلام سلام کوزت خانوم اومده خدمتتون یعنی از دیشب تا حالا عین فرفره دارم کار میکنم تا همین لحظه که لوبیاپلوی تند بنفش پز رو گازه و داره دم میکشه ، البته وسطش استراحتم کردمااا از رژیمم بگم براتون که دو سه روزه خیلی تخلف میکنم و میل شدیدی به شکلات دارم البته فک کنم با تموم شدن این بسته ی گنده که تو کشوی میز توالتم احتکار...
-
20
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:35
سلام سلام خوبین ؟ آدم نمیدونه از کجا شروع کنه به خدا انقد که هیچ اتفاقی نمیفته ! تابستون بی خاصیت همینه ها دیروز بدو بدو کارامو کردم و رفتم آرایشگاه دوستم و خیال خودمو برای مدتها راحت کردم با مشکی کردن مجدد موهام ، موهای خودم مشکیه ولی انقد هر دفعه یه بلایی سرشون آورده بودم هفت رنگ شده بود برای همینم گفتم تا اطلاع...
-
19
شنبه 24 مرداد 1394 13:10
سلام سلام حال و احوالتون چطوره ؟ خوب و خوش و سلامتین؟ اوضاع بر وفق مراده؟ منم این روزا خوبم ، یعنی سعی خودمو برای خوب بودن میکنم و امیدوارم که موفق باشم چون میدونین که تنها چیزی که چاره نداره تو این دنیا مرگه پس همه چی درست میشه پنج شنبه قرار بود با دوستام دور هم جمع شیم و یکم شادی کنیم که برای روحمون خوب باشه و نانا...
-
18
پنجشنبه 22 مرداد 1394 12:35
سلام سلام خوبین خوشین؟ من این چند روز حسابی سرم شلوغ بود ، شلوغ الکی ها نه درست حسابی که سه شنبه که تعطیل بود رفتم پیش دوستم که حال و هواش ابری بود یکی دیگه از دوستامونم اونجا بود و یه مهمون دیگه ام داشتن تو خونشون که آبله مرغون گرفته بود و هیشکی نفهمیده بود!!! من مث یک دکتر متبحر بیماری ایشونو تشخیص دادم و ویزیتم...